فهرست مطالب

پژوهش های مشاوره - پیاپی 71 (پاییز 1398)

نشریه پژوهش های مشاوره
پیاپی 71 (پاییز 1398)

  • تاریخ انتشار: 1398/07/09
  • تعداد عناوین: 7
|
  • یاسر مدنی*، منصوره حاج حسینی، قاسم تسیه حسینی صفحات 4-35

    هدف پژوهش حاضر، شناسایی اثر آموزش تلفیقی مثبت نگری و تاب آوری، بر نگرانی از تصویر بدنی و خودکارآمدی اجتماعی پسران نوجوان بود. روش این پژوهش از نوع آزمایشی با طرح نیمه آزمایشی پیش آزمون پس آزمون، با گروه کنترل بود. جامعه ی آماری تحقیق، شامل همه ی دانش آموزان دبیرستانی پسر پایه ی دهم مشغول به تحصیل در منطقه ی 16 آموزش و پرورش شهر تهران بود. از میان مدارس آن منطقه، یک دبیرستان به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و از بین کلیه ی دانش آموزان پایه ی دهم آن دبیرستان،30 نفر بر اساس بالاترین نمرات کسب شده در پرسشنامه ی نگرانی از تصویر بدنی لیتلتون و همکاران 2005، BICI انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایشی و کنترل قرار گرفتند. سپس هر دو گروه به گویه های مقیاس خودکارآمدی در موقعیت های اجتماعی اسمیت و بتز 2000 پاسخ دادند. گروه آزمایشی در 8 جلسه ی حدودا 75 دقیقه ای آموزش تلفیقی مثبت نگری و تاب آوری به صورت هفتگی شرکت کرد اما گروه کنترل در این مدت هیچ آموزشی دریافت نکرد. در پایان دوره، از هر دو گروه پس آزمون گرفته شده و داده ها با استفاده از نرم افزار آماری SPSS و آزمون تحلیل کوواریانس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها نشان داد که آموزش تلفیقی مثبت نگری و تاب آوری در کاهش نگرانی از تصویر بدنی و افزایش خودکارآمدی اجتماعی نوجوان تاثیر معناداری داشته است. می توان نتیجه گرفت که آموزش تلفیقی مثبت نگری و تاب آوری می تواند مداخله ای موثر برای بهبود نگرش به تصویر بدنی و ارتقای خودکارآمدی اجتماعی نوجوانان باشد.

    کلیدواژگان: مثبت نگری، تاب آوری، تصویر بدنی، خودکارآمدی اجتماعی، نوجوانان
  • سارا شریعتی پور، حسین احمد برآبادی*، احمد حیدرنیا صفحات 37-60

    پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی واقعیت درمانی مبتنی بر تئوری انتخاب بر بهبود سرمایه روانشناختی دختران نوجوان بی سرپرست صورت گرفته است. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل است. جامعه آماری شامل دختران نوجوان ساکن مرکز بهزیستی شهر مشهد می باشند. نمونه آماری پژوهش شامل 24 نفر از افراد در دسترس که نمره پایینی در پرسشنامه سرمایه روانشناختی لوتانز کسب کرده و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل گمارده شدند. سپس تئوری انتخاب به طور گروهی در 8 گام برای آزمودنی های گروه آزمایش اجرا شد. درنهایت پس آزمون از هر دو گروه آزمایش و کنترل گرفته شد. جهت تجزیه وتحلیل داده ها از آزمون تحلیل کوواریانس استفاده شد. یافته ها نشان می دهد که واقعیت درمانی بر افزایش سرمایه روانشناختی در گروه آزمایش موثر بوده است. اجرای واقعیت درمانی به طور گروهی مولفه های امیدواری، خوشبینی، خودکارآمدی و تاب آوری را افزایش داده است. با توجه به یافته های پژوهش از این رویکرد می توان در مراکز مشاوره و کانون های اصلاح و تربیت جهت بهبود سرمایه روانشناختی نوجوانان بزهکار استفاده کرد.

    کلیدواژگان: سرمایه های روانشناختی، دختران بی سرپرست، واقعیت درمانی
  • عطاالله فرهادی، حسن امیری*، سعیده سادات حسینی صفحات 61-80
    هدف

    هدف از این پژوهش تعیین اثر بخشی آموزش والدین با رویکرد آدلری بر کاهش احساس گناه و بهزیستی روان شناختی کودکان افسرده بود.

    روش

    این مطالعه از نظر روش شناسی جزء طرح های نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری با گروه کنترل است. جامعه آماری پژوهش را همه دانش آموزان کلاس ششم ابتدایی دبستان های شهر کامیاران تشکیل دادند که در سال تحصیلی 97-96 مشغول به تحصیل بودند. از این جامعه با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی ابتدا دو دبستان پسرانه و دخترانه انتخاب و تعداد 60 نفر از والدین دانش آموزان افسرده در دو گروه آزمایش و کنترل جایگزین شدند. به گروه آزمایش 8 جلسه 90 دقیقه ای آموزش با رویکرد آدلری ارائه شد. فرزندان والدین شرکت کننده در هر دو گروه، در سه مرحله پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری پرسشنامه های بهزیستی روانشناختی ریف(2002) و احساس گناه آیزنک(2007) را تکمیل کردند. داده ها نیز با روش تحلیل واریانس آمیخته بررسی شدند.

    یافته ها

    یافته ها نشان داد که میانگین نمرات پس آزمون و پیگیری احساس گناه دانش آموزان افسرده کاهش و بهزیستی روان شناختی آنها افزایش معناداری داشته است.

    نتیجه گیری

    بنابراین، آموزش والدین با رویکرد آدلری برک کاهش احساس گناه و بهزیستی روان شناختی کودکان افسرده اثربخش بوده است.

    کلیدواژگان: احساس گناه، آموزش والدین، بهزیستی روان شناختی، رویکرد آدلری، کودکان افسرده
  • محمود گودرزی* صفحات 81-100
    هدف

    این پژوهش با هدف پیش بینی پیمان شکنی زناشویی، براساس میزان تمایزیافتگی، عملکرد خانواده و دل زدگی زناشویی زوج های ساکن شهرستان سنندج انجام گرفت.

    روش

    پژوهش حاضر یک مطالعه همبستگی بود. نمونه مورد نظر از بین زوج های داوطلب درگیر در بحران خیانت مراجعه کننده به مراکز مشاوره و دادگاه های خانواده بود که برای بروز خیانت درخواست جدایی یا رسیدگی مراجع قضایی را داشتند. حجم نمونه 370 نفر بود که پرسشنامه های تمایزیافتگی اسکورن و فریندلر (1998)، دلزدگی زناشویی پایینز (1996) و عملکرد خانواده اپشتاین، بالدوین و بیشاب (1983) در آنها اجرا شد. سپس نتایج با روش رگرسیون چندمتغیری سلسله مراتبی مورد تجزیه و تحلیل قرارگرفت.

    یافته ها

    نتایج نشان دهنده آن بود که تمایزیافتگی (B=-0/73) و عملکرد خانواده (B=-0/43) پیش بین منفی برای خیانت زناشویی هستند ولی دلزدگی زناشویی (B=0/31) نقش مثبتی در پیش بینی خیانت دارد (P<0/01).

    نتیجه گیری

    بر اساس یافته ها، می توان گفت که برنامه های آموزش تمایزیافتگی و گرایش به سمت پیش گیری از دلزدگی زناشویی و درنتیجه بالابردن عملکرد خانواده می توانند پیشگیری کننده از خیانت در روابط زناشویی باشند.

    کلیدواژگان: پیمان شکنی زناشویی، تمایزیافتگی خود، عملکرد خانواده، دل زدگی زناشویی
  • عادل زاهدبابلان*، علی رضایی شریف، مهدی شکری صفحات 101-121
    هدف

    هدف پژوهش حاضر مقایسه اشتیاق تحصیلی، خلاقیت هیجانی و خودکارآمدی تحصیلی در بین دانش آموزان تیزهوش دختر و پسر بود .

    روش

    این پژوهش از نوع مطالعه مقطعی- مقایسه ای بود. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه دانش آموزان تیزهوش پایه اول، دوم و سوم دبیرستان شهر اردبیل در سال تحصیلی 94-93 بود که از میان این افراد تعداد 60 نفر دانش آموز تیزهوش دختر و 60 نفر دانش آموز تیزهوش پسر، در کل120 نفر، به روش تصادفی چندمرحله ای انتخاب شدند. برای جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه اشتیاق تحصیلی اسکاوفیلی و همکاران(2002)، سیاهه خلاقیت هیجانی آوریل(1999) و پرسشنامه  خودکارآمدی تحصیلی مک ایلروی و بانتینگ(2001) استفاده شد. داده ها به کمک نرم افزار SPSS 20، با استفاده از روش آمار توصیفی(میانگین و انحراف استاندار)، و آمار استنباطی (تحلیل واریانس چندمتغیری)، مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.

    یافته ها

    نتایج برتری دانش آموزان تیزهوش دختر را در اشتیاق تحصیلی و مولفه های جذب و وقف کردن خود، و برتری دانش آموزان تیزهوش پسر را در خلاقیت هیجانی و مولفه های نوآوری، آمادگی و اثربخشی- اصالت، نشان داد. در خودکارآمدی تحصیلی بین دوگروه تفاوت معناداری مشاهده نشد.

    نتیجه گیری

    نظر به نتایج پژوهش، ضروری است دست اندرکاران تعلیم و تربیت در استفاده از راهبردهای تربیتی و شیوه های تدریس، جنسیت و تفاوت های فردی دانش آموزان را در نظر داشته باشند.

    کلیدواژگان: اشتیاق تحصیلی، خلاقیت هیجانی، خودکارآمدی تحصیلی، دانش آموزان تیزهوش
  • امید افشاری کاشانیان، کیانوش زهراکار*، فرشاد محسن زاده، عزیز الله تاجیک اسماعیلی صفحات 122-156
    هدف

    پژوهش حاضر با هدف واکاوی علل خیانت زناشویی زنان انجام شد.

    روش

    رویکرد مورد مطالعه در این پژوهش کیفی بود. تعداد 17 زن که تجربه خیانت زناشویی و تمایل به همکاری با پژوهشگر را داشتند با شیوه نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. این افراد با استفاده از مصاحبه نیمه ساختاری به صورت عمیق مورد بررسی قرار گرفتند. برای تبیین و تحلیل داده ها از رویکرد داده بنیاد استفاده شد.

    یافته ها

    بعد از تحلیل داده ها، سه مقوله عمده در مورد علل خیانت زناشویی زنان یافت شد. علل زمینه ساز خیانت زناشویی شامل کسالت بار شدن زندگی بعد از کشف یکدیگر، ضعف های ذاتی ازدواج، آسیب پذیری در زمان سرکوفته شدن نیاز جنسی یا عاطفی، تحول جامعه، علل نگهدارنده خیانت شامل تمایل به تجربه کردن هیجان، سلب مسئولیت رفتار خود و تاکید بر ویژگی های همسر، کسب خلاقیت بسیار در بدست آوردن زمان برای رابطه و پنهان کردن آن، کسب شجاعت به خاطر کشف ویژگی های جدید در خود و پاسخ به خیانت شامل میل به طلاق، ترمیم آشیانه، تحمل فشار روانی.

    نتیجه گیری

    برای پیشگیری از خیانت زناشویی، آموزش های خانواده و غنی سازی های روابط پیش از ازدواج باید این مقوله ها را مد نظر قرار داد.

    کلیدواژگان: خیانت زناشویی، زنان، علل خیانت
  • زهرا رحیمی صادق، فرامرز سهرابی*، احمد برجعلی، محمد رضا فلسفی نژاد، عبدالله معتمدی صفحات 157-179
    هدف

    این پژوهش با هدف تدوین و اعتباریابی برنامه آموزش مهارت های زندگی (مهارت های خودآگاهی، مقابله با استرس و همدلی) مبتنی بر فرهنگ اسلامی در زنان مطلقه انجام شد.

    روش

    روش پژوهش کیفی از نوع روایتی و استفاده از مصاحبه نیمه ساختاریافته است. جامعه آماری شامل کلیه زنان مطلقه مراجعه کننده به مراکز مشاوره و خدمات روان شناختی شهر کرمان و متخصصان زوج درمانی است که 15 نفر از مراجعان و 10 نفر از متخصصان با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از روش مصاحبه و پرسشنامه متخصصان استفاده شد و داده ها بر اساس روش لینکلن و گوبا تحلیل شد.

    یافته ها

    نتایج نشان داد که برنامه آموزش مهارت های زندگی در قالب 3 محور اصلی خودآگاهی، همدلی و مقابله با استرس، 11 محور فرعی و 32 زمینه موضوعی کدگذاری می شود و همچنین میزان روایی محتوایی این برنامه بر اساس روش لاوشه و مبتنی بر نظر متخصصان دارای نسبت روایی محتوایی (CVR) 80/0 است که بالاتر از حداقل میزان مورد قبول 62/0 برای این تعداد متخصص است.

    نتیجه گیری

    بر اساس یافته های پژوهش می توان گفت که برنامه آموزش مهارت های زندگی مبتنی بر فرهنگ اسلامی برنامه مناسب و کارآمدی برای توانمندسازی زنان مطلقه در زندگی است.

    کلیدواژگان: مهارت زندگی، خودآگاهی، همدلی، مقابله با استرس، فرهنگ اسلامی، طلاق
|
  • Yaser Madani*, Mansoureh Hajhosseini, Ghasem Tasieh Hosseini Pages 4-35
  • Sara Shariatipour, Hoseinahmad Barabadi*, Ahmad Heydarnia Pages 37-60

    The effectiveness of reality therapy based on choice theory on psychological capital of orphan adolescent girl’s AbstractThe purpose of this study was to investigate the effectiveness of reality therapy based on choice theory on psychological capital of orphan adolescent girl’s. The research method is semi experimental with pretest-posttest design and control group. The statistical population of this study included all adolescent aged 13-19 girls living in Mashhad welfare center. The statistical sample included 24 people who had a low score in the Luthans Psychological Capital Questionnaire and were randomly assigned to both experimental and control groups. Then, the choice theory was performed in 8 steps for the experimental group. Finally, the post-test was taken from both the experimental and control groups. Covariance analysis was used to analyze the data. Findings show that the reality therapy based on choice theory has been effective on increasing the psychological capital in the experimental group. Implementing reality-based therapy has increased the components of hope, optimism, self-efficacy and resilience. According to the findings of this research, this approach can be used in counseling centers and correctional centers to improve the psychological capital of juvenile offenders.Keywords: Reality therapy, orphan girl, psychological capital

    Keywords: Reality therapy, orphan girl, psychological capital
  • Ataullah Farhadi, Hassan Amiri*, Saeedeh Sadat Hosseini Pages 61-80

    This study is to examine the effectiveness of parent education that employs Adlerian approach in reducing guilt in depressed children and improving their psychological well-being. The method of this research is quasi experimental with pre-test/post-test design followed-up by a group control. The statistical population consists of all sixth-grade students in elementary school of Kamyaran, Kurdistan, Iran studying during the academic year of 2017-2018 Ad (1396-1397 SH). Using randomized cluster sampling, boys and girls were selected and 60 parents whose children showed signs of depression were placed into experimental and control groups. The experimental group went through 8 ninety-minute sessions of parent education with Adlerian approach. In both groups, parents’ children answered to questionnaires that were designed based on Ryff’s psychological well-being scales (2002) and Izonk’s guilt and shame scales (2007). The data was analyzed with mixed-design analysis of variance. Accordingly, the findings have shown that the average scores of post-test and follow-up of the feelings of guilt in depressed students decreased and their psychological well-being improved significantly. Therefore, parent education that employs Adlerian approach has been effective in decreasing guilt in depressed children and improving their psychological well-being.

    Keywords: guilt, parent education, psychological well-being, Adlerian approach, depressed children
  • Mahmood Goodarzi* Pages 81-100
    Aim

    The purpose of this study was to investigate the probability of marital infidelity prediction based on the degree of self-differentiation, family function and couple burnout in couples living in city of Sanandaj, Iran.

    Methods

    The research was fundamentally objective and in terms of the method of data collection, a descriptive type that was carried out in the form of a prediction correlation scheme was used. The research sample included volunteer couples experiencing infidelity who had referred to the counseling centers and family courts system. Sample size included 357 individuals filling out differentiation, couple burnout and family function questionnaires. Results were analyzed with SPSS and hierarchical regression method.

    Findings

    The results of the study showed differentiation (B= - 0/73) and family function (B= - 0/43) are negative predictors while marital burnout (B=0/31) is positive predictor for infidelity (p≤0/01). C

    conclusion

    Therefore, it can be said that training courses about differentiation and preventing couple burnout, and as a result increase in family functioning can prevent marital infidelity.

    Keywords: : Marital affair, differentiation of self, family function, couple burnout
  • Adel Zahed*, Ali Rezaiisharif, Mehdi Shokri Pages 101-121
    Purpose

    The present study was conducted to compare the academic engagement, emotional creativity and academic self-efficacy in gifted male and female students.

    Method

    This study is a comparative cross-sectional study. The population of this research is the foundation of all gifted students of first, second and third high school in Ardabil in 94-93 school year. That among these 60 gifted students were girls and 60 gifted student boys, finaly 120 cace were selected randomly. For information collected was used from questionnaires Schafeli (2002), list of creativity Emotional Averill (1999) and academic self-efficacy questionnaire Mac Elroy & Banting (2002). Data were analyzed by the SPSS 20 software using descriptive statistical methods (mean and standard deviation), and inferential statistical methods (Multivariate analysis of variance (MANOVA).

    Findings

    The results show that the gifted female students excel in academic engagement and components of absorbing and devotion themselves, whereas the gifted male student excel in emotional creativity and components of innovation, readiness and effectiveness - originality, Between the two groups there was no significant difference in the academic self-efficacy.

    Conclusion

    According to the results, it is essential stakeholders of education in the use of educational policies and teaching practices, gender and individual differences of student in mind.

    Keywords: academic engagement, creativity emotional, academic self-efficacy, gifted students
  • Omid Afshari Kashanian, Kiyanoosh Zahrakar*, Farshad Mohsen Zadeh, Aziz Allah Tajik Esmaili Pages 122-156
    Aim

    The purpose of this study was to investigate the causes of marital infidelity in women.

    Method

    The method of this research was qualitative. The 17 women who experienced marital infidelity and were willing to cooperate with the researcher were selected through targeted sampling. They were deeply studied using semi-structured interviews. The study used the Grounded Theory approach to explain and analyze the findings.

    Finding

    Three major categories were found about the causes of female marital infidelity. The causes of marital infidelity Included the boredom of life after each other's discovery, the inherent weaknesses of marriage, vulnerability when sexual or emotional need blocked, and Society transformation, The conservator factors Included the desire to experience excitement, the disclaimer of self and the emphasis on spouse features, to earn much creativity in gaining time for a relationship and hiding it, gaining courage for discovering new features in yourself, And responding to infidelity Included desire for divorce, Restoration of marital life, endurance of stress.

    Conclusion

    To prevent marital infidelity, family education and enrichment of premarital relationships, these categories should be considered.

    Keywords: Marital Infidelity, Women, The causes of infidelity
  • Zahra Rahimisadegh, Faramarz Sohrabi*, Ahmad Borjali, Mohamadreza Falsafinejad, Abdollah Moatamedi Pages 157-179
    Aim

    The purpose of this study was to develop and validate a life skills training program (self-awareness skills, coping with stress and empathy) based on Islamic culture in divorced women.

    Method

    The method of qualitative research is narrative type and use of semi-structured interview. The statistical population includes all divorced women referring to counseling and psychological services centers of Kerman city and paired therapists, which 15 clients and 10 specialists were selected by available sampling method. Data were gathered using interviews and expert panel and data were analyzed using Lincoln and Guba method.

    Results

    The results showed that life skills training program was codified in 3 main axes of self-awareness, empathy and coping with stress, 11 axes and 32 subject areas, and also, the content validity of this program is based on the Lavasha method and based on expert opinion with a content validity ratio (CVR) of 80% which is higher than the minimum acceptable level of 0.62 for this number of specialists.

    Conclusion

    Based on the findings of the research, it can be said that life skills training program based on Islamic culture is an appropriate and effective program for empowering divorced women in life.

    Keywords: life skill, self-awareness, empathy, coping with stress, Islamic culture, divorce